۱۳۸۸ اردیبهشت ۲۱, دوشنبه

درباره ی یک فضای ساختگی

در فضای کنونی و خصوصا در فضایی که پس از دستگیری ها بوجود آمد و در واقع بوجود آورده شد، هر کسی که انتقادی به داب و یا سازمان مرتبط با بعضی اعضای آن می داشت ، بلادرنگ جاسوس معرفی می شد.
استنتاجاتی که نشان می دادند این شخص همکار با جمهوری اسلامی است از این قرار بودند که :
این شخص با انتقاد از دانشجویان و بازگو کردن مسائل داخل زندان و پرده برداشتن از حقایق اتفاق افتاده ، به تلاشی که جمهوری اسلامی برای تکثیر اطلاعات انجام می دهد، یاری می رساند ، پس همکار جمهوری اسلامی است. در همین حال حزب حکمتیست نیز خصوصا در فضای اپوزیسیون بر این موضع بسیار پافشاری کرد و تلاش نمود تا حقیقت را بدین شکل نشان دهد که هر بحث و صحبتی درباره ی دانشجویان و حزب و بیان وقایع ، منجر به در خطر افتادن دانشجویان در ایران و همچنین در ادامه ی آن همکاری با جمهوری اسلامی می شود.
تز در خطر افتادن دانشجویان با این فرض می توانست درست باشد که فرضا سازمان اطلاعات جمهوری اسلامی هیچ چیز در باره ی وقایع ذکر شده نمی داند و با استفاده از بحث ها در فضای اپوزیسیون خارج از کشور و برملا شدن حوادث ، اطلاعاتی بدست می آورد که می تواند بواسطه ی آنها دانشجویان را محکوم کند. حال این که عمده ی اطلاعاتی که درباره ی فعالیت های دانشجویان در این 1 سال و چندین ماه پخش و منتشر شد توسط خود ماموران اطلاعات جمهوری اسلامی بوده و این چیزی است که هم اکنون نیز همگان بدان واقفند. پس در حالی که این اطلاعات از خود زندان خارج شده و عناصر اطلاعاتی در پخش آن دست داشته اند، نمی تواند این موارد بدرد خود پخش کنندگان آن بخورد، مگر در صورتی که باعث باز شدن راه پخش اطلاعات جدیدی باشد.
خوشبختانه موارد مختلفی از فعالیت ها که شخصا در جریان آن بودم به هیچ وجه حتی در زندان هم آشکار نشده اند و حتی به هیچ وجه پخش نشده اند و حیطه ی گردش مباحث حول همان مسائل آشکار شده در زندان است.اما حزب حکمتیست تلاش دارد تا از این فضا جلوگیری به عمل آورد تا بحث و نظری داده نشود و مایل است که تمام اینها را بی جهت به پای مسائل امنیتی بیاندازد .
اما سوالاتی را می توان طرح کرد و آن این که آیا مطالب و مقالات مربوط به اعضای رسمی این حزب که در دفاع از داب می نویسند ، جان فعالین داخل را به خطر نمی اندازد؟
آیا تاکیدهای مختلف افراد این سازمان بر این که این دانشجویان با آنها تداعی شوند نمی تواند مشکل امنیتی برای کسی بوجود آورد ؟
اگر بحث مسائل امنیتی باشد ، پس می توان این جنبه از قضیه را هم دید و بدان دامن زد.
پس بهتر است به این بحث امنیت حقیقتا پایان داده شود.
شکی نیست که جنگی در بین است و جمهوری اسلامی دائما مشغول دامن زدن به اختلافات است . اما مقصر این فضا من و یا کسانی که این چنین لحنی دارند نیستند . من و هر کس دیگری که با این لحن سخن می گوید از حقمان دفاع میکنیم .مقصر اصلی در این ماجرا آن کسی است که زندگی و تلاش های چندین ساله ی من و دوستانم را با یک روش ابتدایی و با تلاشهای ادامه دار از آن خود میکرد. مقصرین کسانی هستند که برای مبارزه ی جمعی ما در این سالها اهمیتی قایل نشدند و خواستند تا با مماشات همه چیز را در یک یا دو رقم فیصله دهند. و مقصر کسی است که تصور میکرد که ما افرادی هستیم که هنوز در دنیای سیاست ، کودکان ابله هستیم که با یک حرکت بازی خواهیم خورد.
این جنگ و نبرد بین دانشجویان ، کارگران ، زنان و دیگر شاخه ها که خواهان حقوق خود هستند ، در جامعه در جریان است و حزب حکمتیست می تواند خود به عنوان یک سازمان سیاسی ، با دیدن این مبارزات نظرات خود را در این بین ترویج کند و چه بسا باعث پیشبرد مبارزات باشد ، اما نمی تواند از طرف یک سازمان دانشجویی به عنوان مدعی ظاهر شود و از این فضای سرکوب به نفع خودش استفاده ای ببرد. دانشجویان آزادی خواه و برابری طلب بواسطه ی تاریخ مشخصی که پشت سر گذاشته اند، شناسنامه ای دارند که می توانند هر زمان ادعای حقانیت کنند و سکوتی که اکنون حکم فرماست و تا پیش از این نیز حکم فرما بوده تنها بدلیل همین فضای شکننده که ایجاد شده ، بوده است.

هیچ نظری موجود نیست: